Supernatural (2005-)
دو برادر به دنبال پدر گمشده شان هستند، مردی که آنها را بزرگ کرده و به آن دو آموزش داده که چگونه در مقابل نیروهای ماورایی و فرازمینی بجنگند.
دو برادر به دنبال پدر گمشده شان هستند، مردی که آنها را بزرگ کرده و به آن دو آموزش داده که چگونه در مقابل نیروهای ماورایی و فرازمینی بجنگند.
«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن و زخمی شدن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان به کما میرود. وقتی که او به هوش می آید، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازماندگان بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از زامبی و مرده متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند.
نسخه جدیدی از بازرس شرلوک هولمز و یار وفادارش دکتر واتسن در قرن ۲۱ و حل معماهای مرموز لندن کنونی.
داستان سریال در آینده رخ میدهد، زمانی که ضمیر انسانها دیجیتال شده و قابل ذخیره و انتقال به جسمی دیگر است. یک زندانی در بدنی جدید زنده میشود تا ماجرای یک قتل پیچیده را حل کند و بتواند آزادیاش را دوباره به دست آورد …
در سال ۲۰۰۶، یک رهگذر به اسم “لورنه مالوو” وارد شهر کوچکی در “مینسوتا” شده و ساکنان شهر را از حمله نماینده بیمه “لستر نیگارد” را با خشونت و کینه توزی خود تحت تاثیر قرار می دهد.
فِردی (تام هاردی) بعد از آزادی از زندان، با کمک دوستانی که در زندان پیدا کرده و همچنین پسر عمویش جیمی، در دنیای تبهکاران برای خود نامی دست و پا میکند و ثروتمند میشود. اما پس از مدتی حسادت و خشم باعث میشود، خانواده و کسبوکار را به خطر بیندازد. و جیمی مجبور میشود بین حفاظت از او و زندگیای که با همسرش ساخته یکی را انتخاب کند!
وست ورلد (WestWorld) یک پارک تفریحی ساده نیست ، بلکه پارکی تنها برای افراد خاص و ثروتمند است که داخل آن مجموعه ای از روبات ها که با نام “مهمان” شناخته می شوند، آنها در ازای پرداخت پول میتوانند از امکانات و روبات های این پارک بازدید و استفاده کنند. رویا و فانتزی آن ها مهم نیست که قانونی باشد یا خیر، به طور کل هیچ رویایی در این پارک غیرممکن نیست. این پارک به صورت وسترن و با انسانهای غرب وحشی طراحی شده است . همه چیز خیلی خوب پیش می رود تا اینکه …
زندگی یک خانواده در یکی از شهرهای کوچک ایالت ماساچوست به دلیل اتهام فرزند چهارده ساله شان به قتل هم کلاسی اش دچار از هم پاشیدگی جبران ناپذیری می شود و …
«آقای ربات» در مورد برنامه نویسی جوان به اسم «Elliot» می باشد که با نفوذ به سیستم ها و هک کردن مردم با آنها ارتباط برقرار می کند. او از توانایی های خودش به عنوان اسلحه ای برای حفاظت از کسانی که برایش مهم هستند استفاده میکند، اما ناگهان خودش را بین شرکت امنیتی ای که آنجا کار میکند و دنیای زیرزمینیِ هکرها که وی رو وادار میکنند شرکت های آمریکایی را هک کند، قرار میگیرد…
داستان این سریال تلویزیونی در مورد دو برادر است که یکی از آنها به جرم قتلی که انجام نداده به اعدام محکوم شده و برادرش خود را به زندان میاندازد تا با استفاده از نقشهای که قبلا طراحی کرده او را از زندان فراری دهد…
این مسابقه تلویزیونی با اجرای “دواین جانسون” شامل مسابقاتی می باشد که در آن شرکت کنندگان باید از پس مراحل دشواری که نیازمند قدرت جسمانی بسیار بالایی می باشند، بر بیایند.
در دههی نود میلادی در شهر بوستون، یک دستیار دادستان ناحیه و یک مامور کهنهکار پلیس با یکدیگر همکاری میکنند تا پروندهای را در دست بگیرند، که در نهایت تمام سیستم قضایی شهر را درگیر کرده و از هم میپاشاند!
سریال در آینده ای تخیلی و تاریک در شهری ویکتوریایی جریان دارد. قاتلی سریالی، موجودات افسان ای را به قتل میرساند و کارآگاهی که بر روی پرونده کار میکند، به عنوان مظنون اصلی شناخته میشود!
اتفاقات در سال ۱۹۷۹ اتفاق می افتد و داستان دو مامور FBI به نام های “هولدن فورد” و “بیل تنچ” را روایت می کند که به دنبال یک قاتل سریالی مرموز هستند. آنها با قاتل های سریالی دیگری که در زندان به سر می برند، دیدار و گفت و گو می کنند تا بفهمند قاتل های سریال چگونه فکر می کنند و در نتیجه بتوانند از این افکار و روش ها برای پیدا کردن قاتل های سریالی دیگر استفاده کنند!
داستان سریال در دهه ی هشتاد میلادی در ایالت ایندیانا رخ می دهد و درباره ی ناپدید شدن ناگهانی و عجیب پسربچه ای به نام “مایک” و پیدا شدن دختر بچه ای با قدرت های ماورایی می باشد …